خلاصه خبر : از زمان ورود شبکه های مجازی به زندگی روزانه ما، پر استفاده ترین تعریف از آنها این بوده که چاقوی دو لبه هستند. از صدور احکام شتابزده دست برمی داریم و می رویم سراغ متخصصین امر.
هفته نامه چلچراغ - صادق سخاوتی: از زمان ورود شبکه های مجازی به زندگی روزانه ما، پر استفاده ترین تعریف از آنها این بوده که چاقوی دو لبه هستند. از صدور احکام شتابزده دست برمی داریم و می رویم سراغ متخصصین امر. از میهن برخورداری، مدرس فلسفه تعلیم و تربیت، درباره تلگرام پرسیدیم و معنای واقعی این چاقوی دو لبه.
به طور کلی استراتژی «منع» در امور تربیتی تا چه میزان قابل قبول و کاربردی است؟
- به طور کلی تعلیم و تربیت از گذشته با نوعی حصاربندی و محافظت افراد از آنچه به آنان آسیب می رساند، همراه بوده است. مخصوصا در دیدگاه های کلاسیک تر تربیتی معمولا با ممنوعیت هایی همراه بوده است. ممنوعیت دیدن برنامه های غیرمجاز یا خشونت زا و ترسناک، محتواهای پورتو و ... اما دیدگاه قرنطینه ای یا حفظ کودک و نوجوان به صورت منع او از دیدن و شنیدن در عصر حاضر توان رقابت با سایر روش های تربیتی را ندارد چون می دانیم که فرزندان ما تحت بمباران های اطلاعاتی از منابع مختلفی اعم از دوستان و هم سالان تا رسانه و تلویزیون و شبکه های اجتماعی و ... قرار دارند. به نظر می رسد جز در پاره ای موارد جزیی، روش منع نمی تواند به عنوان یک استراتژی تربیتی در بلندمدت موثر باشد.
آیا برنامه و نگاه آینده نگرانه ای را می شود در فیلترینگ محتوای اینترنتی در ایران یافت؟
- این مسئله را باید از مسئولان فیلترینگ پرسید که آیا چنین برنامه بلندمدتی را در نظر داشته اند یا خیر! اما از نظر من می شود گفت در واقع مسئولان فیلترینگ هم این روش را به عنوان یک روش مقطعی و موقتی که فعلا مسئله را عقب می اندازد، استفاده می کنند. مثل بیماری که فعلا برای کاهش درد از مسکن استفاده می کند و مسکن، درد را کاهش می دهد ولی بیماری را برطرف نمی کند.
تا به حال فیلترینگ توانسته از دسترسی مردم به سرویس های غیرقابل قبول از نظر حاکمیت جلوگیری کند؟
- پاسخ صددرصدی نمی شود داد. در برخی موارد بله موفق بوده است. مثلا شما در دانشگاه ها و موسسات آموزشی امکان استفاده از فیلترشکن ها و نرم افزارهایی که فیلتر را دور می زنند، ندارید. به هر حال بخشی از مردم دسترسی خود را از دست می دهند و حتی گاهی کاهش سرعت نت در اثر استفاده از فیلترشکن ها سبب می شود که افراد قید دسترسی به سایت های ممنوعه از نظر حاکمیت را بزنند.
عواقب این نوع فیلترینگ چه خواهد بود؟
- ولع مردم برای دسترسی به آنچه حق دسترسی به آن را ندارند. بارها برای خود من پیش آمده که مطلبی علمی را جستجو می کنم و با فیلتر سایت مربوطه مواجه می شوم. این نوع فیلترینگ سبب کاهش اعتماد به عوامل فیلتر و در نهایت حرص و ولع بیشتر برای دور زدن فیلترها می شود. نوعی لجاجت برای دانستن آنچه حاکمیت ناشایست یا ممنوع می داند.
هیچ راه حل دیگری را می توان به عنوان جایگزینی برای فیلترینگ در نظر گرفت؟
- فا فیلتر نه کاملا مخالف و نه کاملا موافقم. بنابراین تصور بنده این است که فیلتر باید وجود داشته باشد ولی به صورت حداقلی. مشکل فیلترینگ ما نگاه حداکثری است. یعنی حداکثر سایت هایی را که امکان فیلتر آنها وجود دارد، فیلتر می کنند. گاهی یک سایت به خاطر یک تصویر یا یک متن کوتاه به طور کلی از دسترس خارج می شود. راه های جایگزینی هم وجود دارد. من بیش از هر چیز به آگاهی بخشی معتقد هستم.
آموزش گروه های هدف (خانواده، کودکان، دانشجویان و ...) در رابطه با محتوای ناسالم و مخرب. وقتی کودکان ما علاوه بر توان استفاده از فناوری، فرهنگ بهره گیری از آن را نیز بیاموزند، بسیاری از مشکلات ما حل خواهد شد. این به عهده مدارس، فرهنگسراها، رسانه ها و ... است که این تعلیمات را به افراد بدهند. علاوه بر این ما برای کودکان می توانیم از علایمی مثل نامناسب بودن محتوا برای سنین زیر 18 سال یا علامت ترسناک بودن محتوا و ... استفاده کنیم.
اگر مخالف فیلترینگ شبکه های مجازی هستید، یعنی آنها را عاری از هر آسیبی می دانید؟
- هر فناوری یک تیغ دو سر است. شما مداد را به عنوان ساده ترین ابزار در دست انسان در نظر بگیرید. با نوک مداد می توان چشم کسی را کور کرد و هم می توان نوشت و آگاهی بخشید. در مورد سایر فناوری ها نیز وضعیت همین گونه است. شما می توانید شبکه های مجازی را برای گسترش آگاهی و تغییر بهتر سبک زندگی و آموزش مهارت های زندگی و تربیت شهروندی به کار بگیرید یا برعکس برای تحریف شخصیت ها، شایعه پراکنی، حمله به گروه های رقیب و ... مورد استفاده قرار دهید.
همه اینها بیش و پیش از این که مربوط به تکنولوژی باشد، مربوط به عامل انسانی است. انسان باید بداند چگونه بهترین بهره را از هر ابزاری بگیرد. بنابراین شبکه های مجازی می توانند در صورت کاربرد صحیح آسیب کمتری برسانند و در صورت بهره گیری نامناسب قطعا آسیب رسان هستند. یکی از ساده ترین عوارض می تواند اعتیاد به شبکه های مجازی و دور کردن انسان ها از زندگی واقعی باشد.
این اتهام به شبکه های مجازی، مخصوصا تلگرام، وارد است که تمرکزشان را از متن زندگی به حاشیه می برد؟
- همانطور که دریدا در دیدگاه دیکانسترکشن خود مطرح می کند، در عصر پسامدرن خود به خود حاشیه با متن جابجا می شود و این جابجایی حاشیه و متن اساسا چیز بدی نیست. حاشیه روی در صورتی تاثیر منفی دارد که شما را از زندگی واقعی دور کند کما اینکه من معتقدم بسیاری از محتواهای کانال ها و گروپ های تلگرام خود متن زندگی است. تاکید می کنم همه این مسائل و مشکلات برمی گردد به کاربری که از این ابزارها و اپلیکیشن ها استفاده می کند.
این حاشیه محوری چه تاثیری در کیفیت انتخاب های فرد می گذارد؟
- حاشیه محوری را باید تعریف کنیم. به کدام حاشیه می رویم و کدام حاشیه محور می شود؟ یکی از عوارض منفی شبکه های مجازی ایجاد حاشیه های دروغین است. بارها دیده ام که در تلگرام متن های دروغینی راجع به فلان محصول یک کارخانه منتشر می شود. قطعا شما را در انتخاب دچار تردید می کند.
علاوه بر این شبکه ها توانایی مدسازی و یکسان کردن سلیقه عمومی و در واقع چیزی که اگزیستانسیالیست ها از آن به نام ستم میانگین یاد می کنند دارند. یعنی همه مردم انتخاب های غذایی، پوشاکی و ... شان تحت تاثیر این شبکه ها به سمت یکی شدن می رود. این مانع بزرگی در یونیک بودن و خود بودن افراد ایجاد می کند.
تلگرام در کاهش کتابخوانی و فعالیت های فرهنگی مردم مقصر است؟
- یکی از بزرگترین اشکالات شبکه های اجتماعی و از جمله تلگرام کاهش دانش به اطلاعات است. دانش نوعی اطلاعات پردزاش شده و تجربه شده است، در حالی که اطلاعات دیتای خام و صرف است. تلگرام تمرکز را کاهش می دهد. به طور کلی دسترسی سریع به اطلاعات حوصله و صبر کاربران را کاهش می دهد. بسیاری از افراد دیگر حوصله مطالعه کتب طولانی و سنگین را ندارند. بر عکس ترجیح می دهند در تلگرام یک مجموعه جملات کوتاه را که به درست و غلط به مشاهیر نسبت داده شده است، بخوانند.
اگر بله، چطور می شود از حضور شبکه های مجازی، آسیب زدایی کرد؟
- ما بیش از هر چیز باید به مردم آموزش بهره گیری از شبکه های اجتماعی را بدهیم. شما از زمانی که فیس بوک و توییتر از چند سال پیش مورد بهره برداری عده زیادی از مردم قرار گرفته اند، یک مورد سراغ دارید که به طور علمی و تخصص به مردم در این زمینه آموزش داده شود؟
هر چه بوده تنها نگاه سلبی بوده است. نگاه صفر و یکی! یا اصلا استفاده نشود، پس فیلتر! یا استفاده شود. ولی با چه کیفیتی و چه روشی، هرگز مورد بحث نبوده است. آسیب رسانی شبکه های مجازی مثل آسیب شناسی وسایل نقلیه است. عدم اطلاع از قوانین راهنمایی و نداشتن گواهی نامه برای استفاده از خودرو خطرات جانی غیرقابل بازگشتی ایجاد خواهد کرد.
به همین شیوه نرم افزارها و شبکه های اجتماعی نیز در صورت عدم آگاهی، قادر به تاثیرات منفی بزرگی خصوصا روی قشر جوان تر و کودکان جامعه است. بنابراین آ»وزش های مناسب و در عین حال جذاب راه بزرگی برای آسیب زدایی است چرا که امکان شبکه زدایی حتی با فیلترینگ هم عملا وجود ندارد. پس بهتر است به جای پاک کردن صورت مسئله، راه حل مناسبی اندیشیده شود و این راه از آموزش می گذرد.
گروه های تلگرام می توانند جایگزین کاملی برای محفل های دوستانه و خانوادگی باشند؟
- ارتباطات مجازی اساسا نمی توانند جایگزین مطلوبی برای ارتباطات رخ به رخ و حضوری باشند. همانگونه که تلفن نتوانست جایگزین محفل های خانوادگی شود. حسن این شبکه ها این است که به شما فرصت می دهند در زمان هایی هم که امکان ارتباط حضوری ندارید، مثل وقتی که دوستان و عزیزانتان خارج از کشور یا راه دوری هستند، از آنها خبردار شوید.
علاوه بر این در همه فرصت ها قابل استفاده اند، هنگام بازگشت از سر کار در مترو یا اتوبوس و ... اما می پذیرم که خیلی اوقات این شبکه ها سبب شده محافل خانوادگی محدود به همین فضاها بشود و ارتباط خانوادگی کاهش یابد. برخی برای صدا کردن فرزندانشان برای غذا خوردن هم از همین شبکه ها استفاده می کنند. یعنی دیگر زحمت صدا زدن و حرف زدن را به خود نمی دهند. در تلگرام اطلاع می دهند که غذا حاضر است. قاعدتا این استفاده های بیش از اندازه، آسیب زاست ولی اینها دلیلی بر این نیست که چشم بر محسنات بی شمار این شبکه ها ببندیم.
نظرتان درباره کانال های تلگرام چیست؟ مفهوم تریبونی که قابلیت گفتگو در آن لحاظ نشده باشد، چقدر از نظر تربیتی قابل قبول است؟
- از نظر تربیتی ما معتقدیم باید امکان گفتگو و دیالوگ فراهم باشد اما کانال های تلگرامی گرچه فرصت بحث در همان کانال را نمی دهند ولی معمولا یک آی دی از کسی که صفحه را اداره می کند، برای اظهارنظر کاربران در نظر گرفته می شود.
ضمن این که کانال را می توان مثل کتاب در نظر گرفت. شما موقع مطالعه یک کتاب به نویسنده دسترسی ندارید. الان کانال های تلگرامی فوق العاه خوبی از اندیشمندان و روشنفکران دینی و ... وجود دارد که مجموعه سخنرانی ها، کتب، مقالات یک نویسنده را بدون وجود پیام های نابجا و زاید در اختیار کاربران در اقصا نقاط جهان رسانه قرار می دهد، در حالی که مثلا دسترسی به دیدگاه یک اندیشمند آن هم به صورت لحظه ای و به روز حداقل برای کاربران غیرتهرانی معمولا امکانپذیر نبود.
شما به عنوان یک استاد دانشگاه اجازه می دهید فرزندان تان تلگرام داشته باشند؟ از کدام آسیب تلگرامی برای فرزندان تان بیش از همه می ترسید؟
- من تا سنی مقاومت کردم اما دخترم که 10 ساله است، تحت نظر خودم از تلگرام استفاده می کند. به قول علمای تربیت اسلامی بچه های ما باید تقوای حضور را بیاموزند، نه تقوای حذر! دیر یا زود کودکان ما در معرض این شبکه ها قرار می گیرند، بهتر است آرام آرام روش حضور را به آنان بیاموزیم، روشی که بیشترین اثرات مثبت و کمترین عوارض منفی را به دنبال داشته باشد.
بزرگترین نگرانی من از حضور دخترم در تلگرام این است که کسانی، عکس ها یا نوشته ها و تصاویر نامناسب را در اختیار او قرار دهند یا با او گفتگوهای نامناسبی داشته باشند. این هم البته قابل حل است. یعنی کودک شما تنها با کسانی که می شناسد و قابل اعتماد هستند، ارتباط داشته باشد و از حضور در گروه های ناشناس و پاسخ به آی دی های جعلی و مجهول خودداری کند.
کلمات کلیدی:
شبکه های مجازی شبکه های اجتماعی تلگرام