همشهری: علیرضا شهرداری، متخصص حیاتوحش میگوید: ارزشهای ژنتیک حیاتوحش در فرایند تکامل، اهمیت زیادی دارد و باید این ارزشها حفظ شود. از دست رفتن ذخایر ژنتیک توسط دستکاری انسان، فرایندی غیرطبیعی است و باعث برهم خوردن نظم طبیعت میشود. در بهوجود آمدن گونه گرگاس که با ترکیب گرگ و سگ بهدست میآید، مشکل اصلی وجود سگهای ولگرد است.
وقتی جمعیت سگها از حد تعادل خارج میشود، فراوانی گرگاس بیشتر میشود. هماکنون جمعیت سگهای بدون صاحب در حال افزایش است و هرچه جمعیت سگها بیشتر از ظرفیت زیستگاه شود، خودبهخود به سمت مناطق طبیعی رانده میشوند.
فارغ از کاهش جمعیت گونههای ارزشمند حیاتوحش توسط سگهای ولگرد، اختلاط اینگونه با گرگها آسیب جدی به جمعیت گرگها وارد میکند. علیرضا شهرداری میگوید: در زمان فحلی، سگها و گرگهای ماده و نر همدیگر را از طریق بویی که متساطع میکنند جذب میکنند و از جفتگیری این دو گونه، ذخایر ژنتیک از دست میرود. دخالت انسان باعث این اتفاق شده است.
اگر جمعیت سگها کنترل شده بود و وارد زیستگاههای طبیعی نمیشدند این اتفاق نمیافتاد. غذارسانی به حیوانات اهلی بدون صاحب نظم طبیعت را برهم زده است.
رفتارشناسی حیوانات نشان میدهد که اکثر آنها اساسا از انسان گریزانند. این متخصص حیاتوحش توضیح میدهد که اگر مثلا پلنگی به جامعه انسانی نزدیک شود، بهدلیل پیر شدن و از دست دادن دندانهایش است؛ یعنی بهدلیل ضعف بدنی است که این حیوان برای زبالهخواری یا شکار سگ و دام به روستاها نزدیک میشود. این اتفاق بسیار نادر است.
رفتارشناسی حیوانات نشان میدهد که اوضاع در مورد بقیه حیاتوحش نیز همینگونه است. گرگها هم با وجود آموزههای فرهنگی نسبت به درندهخو بودنشان عمدتا به جامعه انسانی نزدیک نمیشوند. این بدان معنا نیست که گرگها به گلهها حمله نمیکنند، بلکه حمله گرگ در فصلی خاص و موارد محدود اتفاق میافتد.
او از تجربیات مواجهاش با گرگها میگوید: در همه 4موردی که با گرگ مواجه شدهام، این حیوان از جمع ما گریخته است ولی گونهای که با سگ درآمیخته باشد، فارغ از اینکه خلوص و ارزش ژنتیک ندارد، از انسان هم نمیترسد. مثلا سگ با انسان ارتباط میگیرد و در موارد گرسنگی به انسان حمله میکند. این متخصص در پاسخ به اینکه آیا میتوان این گونه را از روی ظاهر شناسایی کرد، جواب قاطع منفی دارد و میگوید: گرگاس را قطعا نمیتوان بدون بررسی ژنتیک از روی ظاهر شناسایی کرد. گرگاسهایی داریم که ظاهری شبیه گرگ یا سگ یا مخلوطی از هر دو دارند.
رفتار کلی گرگ حتی در گرسنگی، دوری جستن از انسان است ولی رفتار کلی گرگاس نزدیک شدن به جامعه انسانی است. تولهکشی از گرگها برای بهدست آوردن سگ نگهبان گله و باغ با وجود گزارشهای بیشماری که از حمله گرگاس به انسان شده، اتفاق مرسومی است و در همه مناطق کشور گزارش شده است. چنین ترکیبی وقتی به بلوغ میرسد، دیگر برای صاحبش نیز غیرقابل کنترل میشود؛ به همین دلیل بسیاری از آنها سگهای نیمهوحشیشان را در طبیعت رها میکنند. در برخی موارد در گزارشهای گزش، حرف از حیوانی زده میشود که شبیه گرگ است ولی گوشهایش بریده شده و قلاده دارد. به رهبر گله یا یک گروه حیوانات آلفا میگویند.
حیوانات آلفا معمولا قویترین، باتجربهترین و فعالترین حیوانات گروه هستند. گلههای گرگها نیز با یک آلفا به شکار میروند. تحقیقات زیادی در مورد ساختار اجتماعی گرگها صورت گرفته است که نشان میدهد جذب گرگ غریبه به گله به راحتی صورت نمیگیرد. علی قرجلو، کارشناس حیاتوحش استان زنجان در گفتوگو با همشهری درباره گرگاسهای رها شده در طبیعت میگوید: سگ-گرگها در میان گله گرگها جایی ندارند. آنها از آنجایی که در میان گله بزرگ نشدهاند از سوی گرگ آلفا که سردسته گرگهاست مورد پذیرش قرار نمیگیرند و طرد میشوند. در نتیجه دوباره به جامعه انسانی نزدیک میشوند. بهگفته علیرضا شهرداری، بیشترین تعارض با گرگ در زیستگاههای زنجان و همدان گزارش میشود. ولی بهدلیل وسعت پراکنش گرگ در کشور، این تعارض در همه جا گزارش شده است و در نتیجه غذارسانی به سگهای بدون صاحب و افزایش جمعیت سگها، تولیدمثل گرگ و سگ رو به افزایش است.